نازنینم سلام
تسلیم!!! امروز بار دیگر در برابر عشقت به زانو می افتم و سرم را پایین می اندازم به امید اینکه تو دستانم را بگیری و مرا بلند کنی و به امید آنکه وقتی سرم را بلند میکنم چشمان ناز و پاک تورا ببینم که مظهرست قداست و پاکی خداست
امروز دیگر باور دارم که کار من از کار گذشته و مدتها هم هست که گذشته.دیگر نمی خواهم در برابر عشقم مبارزه کنم زیرا شکستهای پی در پی به من آموخته که هیچ کس را یارای هماوردی با این پوریایولی نیست
دیگر نمی خواهم خلاف جریان این رودخانه شنا کنم زیرا فهمیدهام که اگر تو بالای رودخانه نباشی هیچ شنایی برای رسیدن به آنجا کافی نیست.میخواهم در خلسهی غریب و لذت بخش چسمانت گم شوم و خودم را به آب بسپارم ، چه اهمیت دارد که فرصتها در ساحل میگذرند و حتی چه اهمیت دارد که جریان مرا به تو را میرساند یا نه،همین که اندکی به تو نزدیک شوم نیز کافیست
کلبهی کوچکم را میبینی؟ این هدیهی تولدیست که دیروز به خودم دادم تا پاسخی باشد به چشم انتظاریهایم به امید یک تولدت مبارک خشک تو و چه بزرگ هدیه ای هم هست گرچه در هدیه ای که خدا در دلم نهاده است بسیار کوچکست.
خودت رو ناراحت نکنی ها! دیروز اصلا روز مهمی نبود فراموش کردنت( اگر فراموش کرده باشی) عجیب نیست.این هجده سال قبل در چنین روزی کسی که تصادفا عاشق تو است به دنیا آمده دلیل نمیشود که تو ذهنت را مشغول کنی.اصلا تولد من که دیروز نبود،تولد من آن روزی بود که فهمیدم تا به حال زندگی نکرده ام و فقط زنده بوده ام و اینجاست که میگویم:«بی تو میمیرم»
نشانی کلبه ام را به تو نمیدهم.وقتی جواب نامهای نیست که به آن بفرستی و راهی نیست تا تو را به داخل کلبه ام برساندتا حتی شده در رویا سر بر سینهام بگذاری داشتن نشان اینجا چه اثری دارد جز اینکه داغم را اگر بشود مضاعف میکند،جز این است که آن وقت چشم به در میدوزم تا شاید پیک عشق نامهای ،هرچند مختصر از تو برایم بیاورد؟جز این است که با هر صدای پایی سرخ میشوم و به سمت آیینه میدوم و خودم را مرتب میکنم تا اگر تو بودی نکند چشمان زیبایت از دیدن من مکدر شود؟و جز آن است که آنگاه صدای دور شدن گامها هریک خنجری در قلبم است ؟هرچند وقتی بزرگترین تیر را تو به قلبم زدهای از خنجر و نیزه چه باک.
نشانم را به تو نمی دهم تا شاید روزی به هوای نوری و یا جرعه آبی به داخلش بیایی و یک بار هم که شده تو هم مثل من کار از کارت گذشته باشد.
کسی که تو را هر روز بیشتر از دیروزش می پرستد