زیباترین ترانه ای که شنیده ام سرود چشمان توست ،آن گاه که به من خیره می شوی و عشق در
چشمانت شعله میزند و وجود مرا ذره ذره اب میکند.
لحظه ای که من و تو با زبان دل به گفت و گو می نشینیم،لحظه ی رسیدن به افق های دور دست با هم
بودن است.
هنگامی که نوای جدایی سر می دهی و کلام خداحافظی را با تلخی دیدگانت زمزمه می کنی نمی دانی
که بار دیگر مرا در دریایی از التماس و خواهش رها می کنی و من به امید دیدار دوباره ات با تنهایی
خو می گیرم و در انتظار لحظه ی رسیدنت کوچه ها را با گل های شقایق اذین می بندم تا تو بیایی وترانه
ای دیگر برایم بسرایی .
نظرات شما عزیزان:
|