به خدا عشق به رسوا شدنش مي ارزد
و به مجنون و به ليلا شدنش مي ارزد
دفتر قلب مرا وا كن و نامي بنويس
سند عشق به امضا شدنش مي ارزد
گرچه من تجربهاي از نرسيدنهايم
كوشش رود به دريا شدنش مي ارزد
كيستم ؟ … باز همان آتش سردي كه هنوز
حتم دارد كه به احيا شدنش مي ارزد
با دو دست تو فرو ريختنِ دم به دمم
به همان لحظهي بر پا شدنش مي ارزد
|